- نویسنده : پلن فایل
- بازدید : 6 مشاهده
![](https://kialink.ir/img_project/53894_1583594220.jpg)
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ · • • • • °°• دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ شیوه ارسال دانلود فایل این محصول فعلا کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ شیوه ارسال دانلود فایل تعداد فروش کمتر از ارسال غرفه دار از روز دیگر دانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ › › داستانهایدانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ › › داستانهای دانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ داستان پایان نامه ، تحقیق و مقاله دیجی لود شامل بیش از داستان موزیکال صوتی تومان خرید و دانلود کتاب قصه صوتی قدیمی ماجراهای سندباد قصه های کودکانه و › کتابقصهصوتیکتاب قصه صوتی قدیمی ماجراهای سندباد قصه های کودکانه و › کتابقصهصوتی · کتاب صوتی قدیمی ماجراهای سندباد محصول سوپراسکوپ نبرد با اژدها ، گوریل های وحشی و غول یک چشم مجموعه ۴۸ داستان ناطق، شرکت سوپراسکوپ › › مجموعه۴۸مجموعه ۴۸ داستان ناطق، شرکت سوپراسکوپ › › مجموعه۴۸ سوپراسکوپ شماره ۱ گالیور در جزیره کوتولهها سوپراسکوپ شماره ۲ پری کوچولوی دریایی سوپراسکوپ شماره ۳ ماجراهای سندباد سوپراسکوپ شماره ۴ پینوکیو سوپراسکوپ شماره ۵ سفیدبرفی و آینه جادویی سوپراسکوپ شماره ۶ گرگ بد گنده و سه بچه خوک سوپراسکوپ شماره ۷ غنچه گل سرخ سوپراسکوپ شماره ۸ تام انگشتی فسقلی سوپراسکوپ شماره ۹ جن پینهدوز سوپراسکوپ شماره ۱۰ گربههای اشرافی دریا زیبا بود کشتی بزرگ «آنتلوپ» به سمت دریاهای جنوب درحرکت بود گالیور در عرشه کشتی ایستاده و به اقیانوس خیره شد یکی از کارکنان کشتی به او نزدیک شد و گفت «گالیور طوفان دارد میآید من اگر جای تو بودم، به داخل کشتی میرفتم» »من از طوفان نمیترسم، بلکه از وجود آن لذت میبرم این سفر برای من تا حالا خیلی خستهکننده بوده« خرید کتاب سفرهای گالیور ا در زمانهای بسیار قدیم در دورترین نقطه دریا، جایی که آب از شفافی چون بلور میدرخشید، و عمق آن حتی از بلندترین کوهها نیز بیشتر بود، مردمان دریا زندگی میکردند قصر حاکم دریا در پایینترین نقطه دریا قرار داشت دیوارهای قصر از مرجانهای قرمز و سقف آن از صدفهای بزرگ بود مرواریدهایی که به روی میزها و صندلیها کار گذاشته بودند در ته آبهای آبی بهروشن روزی روزگاری در شهر بغداد، دریانوردی زندگی میکرد به اسم سندباد او با گروهی از تاجران دریا که عازم دریاهای دوردست بودند تا اجناس گرانقیمت زیادی را خریدوفروش کنند، همسفر شد روزی از این روزها، کشتی آنها نزدیک جزیرهای لنگر انداخت و سندباد اولین نفری بود که قدم در ساحل جزیره میگذاشت، همینکه سندباد پایش را روی خشکی گذاشت، فریاد افراد کشتی بلند شد یکی بود و یکی نبود، روزگاری عروسک ساز پیری زندگی میکرد، بنام «ژپتو» که بیشتر از هر چیز آرزو داشت فرزندی داشته باشد، به همین خاطر روزی شروع به ساختن عروسکی کرد تا از او بجای فرزند نگهداری کند خرید کتاب پینوکیو ژپتو، یک تکه چوب مرغوب انتخاب کرد و با دقت به ساختن عروسک پرداخت، او صورت عروسک را به شکل پسری درآورد که همیشه آرزوی داشتن آن را داشت، سپس روزی روزگاری، در سرزمینی دور، پرنسس شاهزاده خانم زیبایی زندگی میکرد یک روز پرنسس کنار پنجره بازی نشست و به برف بیرون نگاه کرد هنگامیکه مشغول خیاطی بود دستش را برید، قطره خونی بر روی برف سفید افتاد با خود گفت «آرزو میکنم وقتیکه دختری به دنیا آوردم، پوستی به سفیدی برف، لبانی به سرخی خون و گیسوانی به سیاهی کلاغ داشته باشد» بهزودی پسازآن د یکی بود و یکی نبود، سه تا خوک کوچولو بودند که روزی راه افتادند توی این دنیای بزرگ، دنبال سرنوشت اسم آنها بود، خوک فلوتزن، خوک ویولنزن و خوک کاری خوک فلوتزن خیلی بیخیال و تنبل بود و اصلاً دوست نداشت کار کنه «من و کار کار و من هه هه هه هاهاها » منمنم، من خودمم، من خوک فلوتزنم، خودم و فلوتمم، چه کنم کار چیه، بار چیه کی به کیه؟» او یکی بود و یکی نبود، در زمان قدیم حاکم جوانی با همسر زیبایش زندگی میکرد، آند و یکدیگر را خیلی دوست داشتند ولی متأسفانه هیچگاه بچهدار نمیشدند، خیلی دلتنگ بودند و رنج میبردند جون آرزو داشتند بچهای از خودشان داشته باشند همسر حاکم هرروز در جنگل کنار آبشار قدم میزد و آرزوی بچهای داشت، روزی یک ماهی کوچولو سرش را از آب بیرون آورد و به او «بانوی ز روزی بود و روزگاری، دهقان پیر و فقیری بود که با زنش در کلبه کوچکی کنار جنگل زندگی میکرد یک روز هنگام غروب که کنار آتش نشسته بودند و باهم حرف میزدند، پیرمرد رو به زنش کرد و گفت زن خوبم، ما خیلی تنهاییم روزبهروز هم بیشتر پا به سن میذاریم و پیرتر میشیم بچهای هم که نداریم ما رو از تنهایی در بیاره و سرگرممون کنه زن گفت شوهر خوبم، درست میگی ما کفاش با پولی که از مشتری گرفت توانست چرم مصرفی برای دوختن دو جفت کفش را تهیه کند او چرمها را شب برید و آماده نمود و روی میز کارش گذاشت تا فردا صبح کار دوختن آنها آغاز کند دوباره همان معجزه شب قبل اتفاق افتاد، صبح روز بعد که کفاش به مغازه آمد، کفشها دوخته و آماده بودند درست به همان زیبایی کفش قبلی کفاش آنها را در ویترین مغازهاش گذاشت و خیلی ز یکی بود یکی نبود، در زمانهای گذشته در شهر پاریس خانم خوب و مهربانی، در خانه بسیار قشنگی زندگی میکرد این خانم اسمش آدِلا بود خانم آدِلا چهار گربه ملوس و شیطون داشت که آنها را بیشتر از هر کس و هر چیزی دوست داشت، آخه خانم آدِلا غیرازاین گربهها هیچکس را نداشت، نه شوهری نه بچهای و نه کس دیگری … اسم این گربهها به ترتیب، دوشس، ماری تولوز و برلیو قصه صوتی کودکانه جدید زیبا و دلنشین › قصهکودکانه قصه صوتی کودکانه جدید زیبا و دلنشین › قصهکودکانه قصه صوتی کودکانه برای خوابی آرام و بی تلاطم نیاز کودک شماست، در این قسمت از دلگرم با دانلود قصه کودکانه متفاوت برای کودک خود به آنها شبی آرام هدیه کنید داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه این ویدیو و نرم افزارش کاری از سنجاقک آبی می باشد و کپی برداری از آن خلاف آیین اخلاقی و قانونی است داستان صوتی شهر قصه را رایگان از دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › دانلودداستاندانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › دانلودداستان · خانه داستان دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ داستان صوتی پینوکیوسوپراسکوپداستانقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی پینوکیوسوپراسکوپداستانقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی پینوکیو را رایگان از لینک زیر می توانید نصب کنید داستان های ناطق سوپراسکوپ داستان بچه های دیروز دانلود قصه های صوتی داستان سوپر اسکوپ › › بچه های دیروز دانلود قصه های صوتی داستان سوپر اسکوپ › › شرکت ۴۸ داستان متولی این سری داستانها ، استاد علیرضا اکبریان بود که گروه بسیار حرفه ای و طنازی مثل آقای مرتضی احمدی ، مرحوم کنعان کیانی ، نادره سالار پور ، خانم نوشابه امیری و … را دور هم جمع قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های › › قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های › › قصه های قدیمینوستالژی سنجاقک آبی ذخیره لیست پخش قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های داستانقصه کودکان سنجاقک آبی قصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ › کتابقصهغنچهگلقصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ › کتابقصهغنچهگل · قصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ با صدای خاطره انگیز صداپیشگان قدیمی دانلود فایل صوتی کتاب «غنچه گل سرخ زیبای خفته» با صدای خاطره انگیز صداپیشگان قدیمی ایران یکی ۳۲ تا از بهترین داستان های صوتی ویژه کودکان بهترین کودک › آموزشکودکان › قصه۳۲ تا از بهترین داستان های صوتی ویژه کودکان بهترین کودک › آموزشکودکان › قصه · برای دریافت بهترین پکیج با نام قصه ها و ترانه های شاد و خاطره انگیز در این پکیج داستان های صوتی تا ترانه های شاد موجود است داستان صوتی کودکانه قصه های کودکانه صوتی سلامتی و بهروزی همه هموطنان
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ
دسته بندی : داستان
تگ : داستان صوتی کودکان,داستان کودکان
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ این 35 داستان کودکانه خاطره انگیز دهه 60 که به صورت نوار کاست منتشر میشد برخی از داستان نیم ساعته تا داستان 2 ساعته دارند فرمت فایلهای صوتی MP3 و 3GP میباشد که در یک فایل فشرده 211 مگابایتی قابل دریافت است. داستان های ناطق موزیكال برای كودكان. داستانهای شركت سوپراسكوپ (Super Scope ) رو یادتونه؟ شاید گاهی پیش آمده باشد که کودک شما از شما درخواست داستان کرده اما شما داستانی در ذهنتان برای تعریف ندارید...
برای دانلود اینجا کلیک فرمایید
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ · • • • • °°• دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ شیوه ارسال دانلود فایل این محصول فعلا کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › › کتاب داستان صوتی داستان کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ شیوه ارسال دانلود فایل تعداد فروش کمتر از ارسال غرفه دار از روز دیگر دانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ › › داستانهایدانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ › › داستانهای دانلود مجموعه کامل داستانهای صوتی موزیکال سوپراسکوپ شامل ۵۶ داستان پایان نامه ، تحقیق و مقاله دیجی لود شامل بیش از داستان موزیکال صوتی تومان خرید و دانلود کتاب قصه صوتی قدیمی ماجراهای سندباد قصه های کودکانه و › کتابقصهصوتیکتاب قصه صوتی قدیمی ماجراهای سندباد قصه های کودکانه و › کتابقصهصوتی · کتاب صوتی قدیمی ماجراهای سندباد محصول سوپراسکوپ نبرد با اژدها ، گوریل های وحشی و غول یک چشم مجموعه ۴۸ داستان ناطق، شرکت سوپراسکوپ › › مجموعه۴۸مجموعه ۴۸ داستان ناطق، شرکت سوپراسکوپ › › مجموعه۴۸ سوپراسکوپ شماره ۱ گالیور در جزیره کوتولهها سوپراسکوپ شماره ۲ پری کوچولوی دریایی سوپراسکوپ شماره ۳ ماجراهای سندباد سوپراسکوپ شماره ۴ پینوکیو سوپراسکوپ شماره ۵ سفیدبرفی و آینه جادویی سوپراسکوپ شماره ۶ گرگ بد گنده و سه بچه خوک سوپراسکوپ شماره ۷ غنچه گل سرخ سوپراسکوپ شماره ۸ تام انگشتی فسقلی سوپراسکوپ شماره ۹ جن پینهدوز سوپراسکوپ شماره ۱۰ گربههای اشرافی دریا زیبا بود کشتی بزرگ «آنتلوپ» به سمت دریاهای جنوب درحرکت بود گالیور در عرشه کشتی ایستاده و به اقیانوس خیره شد یکی از کارکنان کشتی به او نزدیک شد و گفت «گالیور طوفان دارد میآید من اگر جای تو بودم، به داخل کشتی میرفتم» »من از طوفان نمیترسم، بلکه از وجود آن لذت میبرم این سفر برای من تا حالا خیلی خستهکننده بوده« خرید کتاب سفرهای گالیور ا در زمانهای بسیار قدیم در دورترین نقطه دریا، جایی که آب از شفافی چون بلور میدرخشید، و عمق آن حتی از بلندترین کوهها نیز بیشتر بود، مردمان دریا زندگی میکردند قصر حاکم دریا در پایینترین نقطه دریا قرار داشت دیوارهای قصر از مرجانهای قرمز و سقف آن از صدفهای بزرگ بود مرواریدهایی که به روی میزها و صندلیها کار گذاشته بودند در ته آبهای آبی بهروشن روزی روزگاری در شهر بغداد، دریانوردی زندگی میکرد به اسم سندباد او با گروهی از تاجران دریا که عازم دریاهای دوردست بودند تا اجناس گرانقیمت زیادی را خریدوفروش کنند، همسفر شد روزی از این روزها، کشتی آنها نزدیک جزیرهای لنگر انداخت و سندباد اولین نفری بود که قدم در ساحل جزیره میگذاشت، همینکه سندباد پایش را روی خشکی گذاشت، فریاد افراد کشتی بلند شد یکی بود و یکی نبود، روزگاری عروسک ساز پیری زندگی میکرد، بنام «ژپتو» که بیشتر از هر چیز آرزو داشت فرزندی داشته باشد، به همین خاطر روزی شروع به ساختن عروسکی کرد تا از او بجای فرزند نگهداری کند خرید کتاب پینوکیو ژپتو، یک تکه چوب مرغوب انتخاب کرد و با دقت به ساختن عروسک پرداخت، او صورت عروسک را به شکل پسری درآورد که همیشه آرزوی داشتن آن را داشت، سپس روزی روزگاری، در سرزمینی دور، پرنسس شاهزاده خانم زیبایی زندگی میکرد یک روز پرنسس کنار پنجره بازی نشست و به برف بیرون نگاه کرد هنگامیکه مشغول خیاطی بود دستش را برید، قطره خونی بر روی برف سفید افتاد با خود گفت «آرزو میکنم وقتیکه دختری به دنیا آوردم، پوستی به سفیدی برف، لبانی به سرخی خون و گیسوانی به سیاهی کلاغ داشته باشد» بهزودی پسازآن د یکی بود و یکی نبود، سه تا خوک کوچولو بودند که روزی راه افتادند توی این دنیای بزرگ، دنبال سرنوشت اسم آنها بود، خوک فلوتزن، خوک ویولنزن و خوک کاری خوک فلوتزن خیلی بیخیال و تنبل بود و اصلاً دوست نداشت کار کنه «من و کار کار و من هه هه هه هاهاها » منمنم، من خودمم، من خوک فلوتزنم، خودم و فلوتمم، چه کنم کار چیه، بار چیه کی به کیه؟» او یکی بود و یکی نبود، در زمان قدیم حاکم جوانی با همسر زیبایش زندگی میکرد، آند و یکدیگر را خیلی دوست داشتند ولی متأسفانه هیچگاه بچهدار نمیشدند، خیلی دلتنگ بودند و رنج میبردند جون آرزو داشتند بچهای از خودشان داشته باشند همسر حاکم هرروز در جنگل کنار آبشار قدم میزد و آرزوی بچهای داشت، روزی یک ماهی کوچولو سرش را از آب بیرون آورد و به او «بانوی ز روزی بود و روزگاری، دهقان پیر و فقیری بود که با زنش در کلبه کوچکی کنار جنگل زندگی میکرد یک روز هنگام غروب که کنار آتش نشسته بودند و باهم حرف میزدند، پیرمرد رو به زنش کرد و گفت زن خوبم، ما خیلی تنهاییم روزبهروز هم بیشتر پا به سن میذاریم و پیرتر میشیم بچهای هم که نداریم ما رو از تنهایی در بیاره و سرگرممون کنه زن گفت شوهر خوبم، درست میگی ما کفاش با پولی که از مشتری گرفت توانست چرم مصرفی برای دوختن دو جفت کفش را تهیه کند او چرمها را شب برید و آماده نمود و روی میز کارش گذاشت تا فردا صبح کار دوختن آنها آغاز کند دوباره همان معجزه شب قبل اتفاق افتاد، صبح روز بعد که کفاش به مغازه آمد، کفشها دوخته و آماده بودند درست به همان زیبایی کفش قبلی کفاش آنها را در ویترین مغازهاش گذاشت و خیلی ز یکی بود یکی نبود، در زمانهای گذشته در شهر پاریس خانم خوب و مهربانی، در خانه بسیار قشنگی زندگی میکرد این خانم اسمش آدِلا بود خانم آدِلا چهار گربه ملوس و شیطون داشت که آنها را بیشتر از هر کس و هر چیزی دوست داشت، آخه خانم آدِلا غیرازاین گربهها هیچکس را نداشت، نه شوهری نه بچهای و نه کس دیگری … اسم این گربهها به ترتیب، دوشس، ماری تولوز و برلیو قصه صوتی کودکانه جدید زیبا و دلنشین › قصهکودکانه قصه صوتی کودکانه جدید زیبا و دلنشین › قصهکودکانه قصه صوتی کودکانه برای خوابی آرام و بی تلاطم نیاز کودک شماست، در این قسمت از دلگرم با دانلود قصه کودکانه متفاوت برای کودک خود به آنها شبی آرام هدیه کنید داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی شهر قصهسوپراسکوپقصه کودکانداستان کودکانه این ویدیو و نرم افزارش کاری از سنجاقک آبی می باشد و کپی برداری از آن خلاف آیین اخلاقی و قانونی است داستان صوتی شهر قصه را رایگان از دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › دانلودداستاندانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ › دانلودداستان · خانه داستان دانلود داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ داستان صوتی پینوکیوسوپراسکوپداستانقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی پینوکیوسوپراسکوپداستانقصه کودکانداستان کودکانه › › داستان صوتی پینوکیو را رایگان از لینک زیر می توانید نصب کنید داستان های ناطق سوپراسکوپ داستان بچه های دیروز دانلود قصه های صوتی داستان سوپر اسکوپ › › بچه های دیروز دانلود قصه های صوتی داستان سوپر اسکوپ › › شرکت ۴۸ داستان متولی این سری داستانها ، استاد علیرضا اکبریان بود که گروه بسیار حرفه ای و طنازی مثل آقای مرتضی احمدی ، مرحوم کنعان کیانی ، نادره سالار پور ، خانم نوشابه امیری و … را دور هم جمع قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های › › قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های › › قصه های قدیمینوستالژی سنجاقک آبی ذخیره لیست پخش قصه خاله سوسکه قدیمیداستان های کودکانهسوپراسکوپقصه های داستانقصه کودکان سنجاقک آبی قصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ › کتابقصهغنچهگلقصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ › کتابقصهغنچهگل · قصه «غنچه گل سرخ زیبای خفته» متن کامل قصه صوتی سوپراسکوپ با صدای خاطره انگیز صداپیشگان قدیمی دانلود فایل صوتی کتاب «غنچه گل سرخ زیبای خفته» با صدای خاطره انگیز صداپیشگان قدیمی ایران یکی ۳۲ تا از بهترین داستان های صوتی ویژه کودکان بهترین کودک › آموزشکودکان › قصه۳۲ تا از بهترین داستان های صوتی ویژه کودکان بهترین کودک › آموزشکودکان › قصه · برای دریافت بهترین پکیج با نام قصه ها و ترانه های شاد و خاطره انگیز در این پکیج داستان های صوتی تا ترانه های شاد موجود است داستان صوتی کودکانه قصه های کودکانه صوتی سلامتی و بهروزی همه هموطنان
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ
دسته بندی : داستان
تگ : داستان صوتی کودکان,داستان کودکان
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ
دانلود 35 داستان صوتی کودکانه و خاطره انگیز سوپراسکوپ این 35 داستان کودکانه خاطره انگیز دهه 60 که به صورت نوار کاست منتشر میشد برخی از داستان نیم ساعته تا داستان 2 ساعته دارند فرمت فایلهای صوتی MP3 و 3GP میباشد که در یک فایل فشرده 211 مگابایتی قابل دریافت است. داستان های ناطق موزیكال برای كودكان. داستانهای شركت سوپراسكوپ (Super Scope ) رو یادتونه؟ شاید گاهی پیش آمده باشد که کودک شما از شما درخواست داستان کرده اما شما داستانی در ذهنتان برای تعریف ندارید...